×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

هیچ چیزی بهتر از یادگیری نیست حتی ک میان 2 س

× از دوستان اهل علم و قلم و خرد میخواهم این بلاگ را غنی تر و ما را از تظرات اصلاحی / وجدید خودشون بهره مند فرمایند !-- begin susa web tools - mini counter -- src=http://susawebtools.ir/services/minicounter/counter.php?http://www.http://irajkhan404.gohardasht.com/blog.asp&skin=7&def=24001/ div align=centera href=http://susawebtools.ir/ target=_blank title=سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگسوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ/a/div !-- end susa web tools - mini counter --
×

آدرس وبلاگ من

irajkhan404.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/irpourazaddaryah

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

???? 42 ?? :??? ??? ????? ? ???? ??? / ???????? ?????!?

عشق یعنی : رضایتمندی احساسات درونی در رابطه با دیگری بطور مستمر /عمری؟ و یا مقطعی؟ و حتمن نسبی نیز میباشد

رضایتمندی احساسات درونی : حتمن شامل : رضایت در رفاه ،رضایت در امنیت و سلامت ، رضایت از زیبائیهای خوشایند مطابق سلیقه ما نند اندام ، زیبائی چهره ، سایزها ،شیرینهای دلپذیر جنسیتی ،پذیرش به روز؟، رضایت در حسن شهرت و پرستیژهای اجتماعی و خودخواهی ، و نهایت در ارزشهای توسعه یافتگی و ارزشی( و اگر همه این رضایتها را بازش بکنیم حدود 80 مورد اجزاء را شامل خواهد شد)؟

تمام موارد بالا بطور نسبی و بر حسب محدوده استانداردهای پذیرش به روز  و در سطح انتظارات هر فرد از ایده ال هایش مطرح است

همه فکر می کنند مرغ همسایه غازه؟ و همه برای انتخابشون حتی اگر قبولش کنند؟ دهها اگر و مگر گفته و ناگفته را در ذهن خود دارند : اگر اندامش ...بود؟ اگر رنگ چشمش ...بود؟ اگر ... اینطوری بود؟ اگر تحصیلاتش / در امدش / ثروتش ....بود؟ اگر اخلاقش ...بود؟ و .... الی اخر که دلیل بر ناخرسندی نسبی است!؟ پس چرا اصلن قبولش کردی یا میکنی!؟ یا نادانی؟ یا ناتوانی؟ یا ناچاری؟ یا نیازمندی در لحظات انتخابی و یا تخفیف دادی و منتی داری؟ طلبکاری؟ و طرف بدهکارته؟ و چون بدهکاره و تو طلبکاری کم فروشی اشکالی نداره حتمن نه؟ و ایا ارزیابی هایی که از داشته و نداشته های خودت و طرف مقابل نمودی درست و واقعی هستند؟ و ایا ترازوهای ارزیابی کالیبره و با یک میزان ارزیابی / اندازه گیری شده است؟ ایا ذره بینی که عیبهای طرف را می بینی با همون دقت عیبهای خودت را هم می بینی؟ایا مادر زن و مادر شوهر را با یک ترازو و وزنه اندازه گیری می کنی؟ایا مادر و خواهر و برادر تو عزیزند و مال طرف مقابل ذلیل اند!؟ و الی اخر

ارزوها : ایا داشتن ارزو جرمه؟ محکومه؟ اگر جرم نیست برای هر دوطرف هم مصداق دارد یا نه فقط برای من؟ یا تو؟ آیا دیدن یک خانم زیبا و یا یک مرد زیبا برای هر دو طرف دلپذیره؟ یا نه فقط برای من یا تو خوبه ولی برای طرف مقابل اخه!؟ یا باید سانسورش بکنیم؟ و یا ارزوی داشتن یک خانه خوب و رفاه خوب و زیبا جرمه؟ الی اخر

عرضه و تقاضا :طبیعیست که هر ادم عاقل دنبال بهترینها با توجه به درک و موقعیت و ارزشهای خودش باشد و فکر نمیکنم که اشکالی باشد؟ اما فراوانی وجود تمام امتیازات دلخواه در یک فرد در سطوح مختلف طبقه بندی اجتماعی بسیار نادر و کیمیاست و امکان بسیار اندک و شاید ناممکن باشه که فردی همه امتیازات ان هم با سلیقه و دلخواه شما را داشته باشد ، پس یا باید تجرد را انتخاب کنیم؟ که = تنهایی و سرکوب تمام احساسات و نیازمندیهایمون !؟ که تنها ماندن خانمها و اقایونی که دنبال ایده ال هایشون بودند و تخفیفی ند اشتند؟ و یا درک درستی از زندگی و خودشون واجتماع نداشتند؟(اگر همه موارد عالی را طالبید اگر زن هستید باید 10 تا مرد داشته باشی که هرکدام بخشی از ایده ال تو را ارضاء بکند و اگر مردی 12 تا زن باید داشته باشی تا ....)!؟ و نا ممکن که خودش چندین دردسر و بدبختی برامون جور میکنه؟ برای خودکشی اماده ات میکنه!؟ و با فطرت و ذات ناسازگاری دارد حداقل در یک برهه /همزمان

راه حل چیه؟ :مطلب ماقبل 40 ام منو بخونید : نیازهای خود و انسانها را بشناسید و از انسان ارزیابی درستی داشته باشید و اگر برای خود دلایلی دارید همین دلایل را برای طرف مقابل هم قایل شوید ،نمرات خود و طرف مقابلتون را در مواردیکه ضعیف و غیر قابل قبول هستند(باتوجه به نظر شما البته نه حتمن درست باشد)ببرید توی منحنی همانطوریکه قبلن در دروس سخت امتحانی که شاگرد اول کلاس 12 می گرفت میبردند توی منحنی میشد 18 و بهمون نسبت بقیه نمره بالاتر می گرفتند و قبول میشدند ، ایا همه ما در 12 درس دبیرستان همه را 20 یا 18 یا 14 یا 12 یا10 ویا 8 میشدیم؟ خیر طیفی از 20 تا 10 یا کمتر و همه قبول شدیم و وارد اجتماع با معدلهای مختلف و نمرات مختلف در دروس مختلف در زندگی هم همین طوره و همین ادمها در محیط مون هستند + روفوزه ها این مطالبی که من نوشتم واقعیت محضه و حقیقی نه مجازی ،در سنین جوانی سلامت شادابی اندامهای ورزیده داریم اما تجربه درک درست شغل و مقام و پول نداریم و در سنین بالاتر از داشته های جوانی کاسته و به نداشته های جوانی افزوده شده است(چطوره هم زمان یک جوان و یک سالخورده تر داشته باشیم!؟)؟و بهتر میدونید که نمیشه؟ شاید هم بشه؟ اگه بشه چی میشه؟ خوب خانم رازی عزیز که خیلی قر می زنی و پاهاتو می کوبی زمین و میگی چرا نباشه ؟ یا ادم باید بمیره؟اگه نشه؟ طبیعت و خلقت کارش درسته و علمیه حتی احساس هم علمیه و قابل اندازه گیریه ، من اطمینان دارم که 95 درصد از مردم به ویزه خانمها نمی توانند و یا نمی خواهند بگویند 5 تا از اولویتهای اولیه خواسته هایشون را به ترتیب تعریف بکنند؟البته مردان هم همن چنین که رضایت نسبی قابل قبول درش مستطر شده باشد؟ شک دارید دو روز فرصت میدهم 10 بار بنویسید و پالایشش / ویرایشش بکنید و بمن اعلان کنید یا درهمین جا مردانه / زنانه درجش بکنید؟ نه اصلن برای خودتون بنویسید و یا تمام مواردیکه دوست دارید در یک فرد/ کاندیدای شما باشد تا انتخابش کنید را در 20 پار امتر بنویسید و تعریف کنید بطوریکه نیاز به توضیح شفاهی نباشد؟ خودتون را ازمایش بکنید اگر راضی و موفق شدید نتییجه اش را بیان کنید و نمیخواهد هم بازش بکنید فقط بگوئید موفق شدید خواسته و حد و مرز پذیرش هر یک را تعریف کرده اید برای خودتون هم مفیده ؟( توجه کنید هم پوشانی نداشته باشد / اورلپ نداشته باشد)؟

خوب حالا ارزیابی خود و طرف مقابل را هم باید با توجه به روز بنمایید چون ارزیابی اکنون شما با 10 سال تجربه بیشتر ممکنه متفاوت باشه خوب حالا قبولش کردی 10 سال بعد سلیقه دانایی و تجربه شما زیاد میشه حالا ممکنه قبولش نکنی؟ چاره چیست؟ غیر عادیه؟ یا طبیعیه؟ امیدوارم پاسخ خود را دریافت کرده باشیم؟ ایا اگر اشتباه کردیم تا اخر عمر باید تحمل خطای خود را بکنیم؟ مردی؟ یا نامردیه؟

اما عشق مستمر عمری؟ یا مقطعی؟ و اگر عمری نشد مقطعی خطاست؟ طبیعیست که عمری از هر نظر بهتره اما اگر نشد عیبه مقطعی باشه؟ خوب فکر کنید و خودتون را جای طرف بگذارید؟ چه زن و چه مرد؟ و اگر عمری نشد مقطعی جرمه؟

یک مثال : خانمی 27 ساله فوق لیسانی مهندسی... دارای اندام و صورتی زیبا و شیطون( یک سال همکار بودیم البته من هفته ای یک روز میرفتم انجا) سه سال قبل با یک اقای مهندس سازه /ساختمان از دانشگاه شریف با پدری پولدار ازدواج نموده ، عکس شوهرش را به کسی نشون نمیداد تا اینکه همکاران دیده بودند که  با سنی 34 ساله کچل بوده و اندامش مانند گوریل کوتاه خپله و صورتی فاقد زیبایی داشته البته به گفته دوستانمون و ناراضی علتش را پرسیدم گفت پدرشوهرش پولداره و شوهرش هم درامد خوبی دارد و برایش هم یک ماشین ... 30 ملیون تومانی در سال قبل خریده اند و سالی یکی دو سفرخارجی دارند که براش مهمه، اما خانم ناراضی و چشمش دنبال همه میباشد و در محیط کار هی خودش را عرضه میکنه ، گفتم چرا انتخابش کردی؟ گفت فکر کردم تا 10 سال دیگر با کار خودم نمیتونم چنین ماشینی داشته باشم یا چنین خونه ای؟ با ماهی 600-700 هزارتومان که نمیشه به این خواسته ها رسید!؟ خوب حال وی سرو گوشش میجنبد !؟البته من گناهش را نمیشورم اما شواهد چنین تصویری ازش ساخته در محیط کارش!؟ در ان روز فکر پول و ثروت و ماشین بوده حالا دلش چیزهای دیگری هم میخواهد : یک روز به من 62 ساله گفت اگر 45 سال داشتی خواهر کوچکترم را بتو میدادم!؟ اگر و مگر؟ حتی چشمش منو گرفته بود اگر راه میدادم!؟ فکر میکنید چقدر از این ازدواجها داریم؟ در همون جا پسر 29 ساله مهندس متالورژی خود را عاشق دختری در حال طلاق گیری نشون میداد عکسش را توی کامپیوترش های لایت کرده بود و سن دختره 34 سال بود 5 سال بیشتر از پسره گفتم چرا؟ گفت پدرش کارخانه داره و خودش هم در دانشگاه ... کارمند و پولدارند؟ که البته دختره پس از چند ملاقات ردش کرد و جالبه این اقا زاده که خونه شون در پائین شهر بوده خونه شونو فروختند که یک خونه در دروس تهران رهن بکنند که بالای شهری بشوند و از ان طبقه زن بگیرد؟ معلومه که پای خیانت و بهم خوردن رضایت در ازدواجشون لرزانه ! فکر میکنید کم از این قماش داریم!؟ایا این عشق یا معامله مالی؟ شما چه فکر میکنید؟ راستی اگر اقای خوش تیپ و خوش اندامی فاقد تحصیلات عالی و کارگر با ماهی 300 هزار تومان باشه قبولش عاشقش میشوید؟ البته وقتی فهمیدید که چه کاره و... است؟

سپاس که خوندید و با نظرات متعالی خود منو اصلاح و ارتقاء فکری و تکمیلم می کنید فعلن خسته شدم و بتدریج ویرایشش می کنم و تکمیل ترش خواهم نمود شادی و عشق یارتون و همراهتون باشه - ایرج

سه شنبه 17 مهر 1391 - 9:15:20 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://vahid654.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 21 مهر 1391   6:48:31 PM

سلام بر دوست عزیز وصاحب قلمم .باور کن من هر وقت نظر شما را در وبلاگم میبینم  خوشحال میشم بعدش از مطلبی که گذاشتم منصرف چو میفهمم غیر اون چیزیم که من گذاشتم هست وشما به وجود آن پی بردید وهنوز مانده ما یا من به آن بر سیم وبرسم. تشکر 

http://mushtaq.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 19 مهر 1391   12:32:07 PM

http://mushtaq.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 19 مهر 1391   12:30:53 PM

http://sheraz.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 18 مهر 1391   12:34:41 PM

سلام استاد چقدر دلت پر بخاطر پیشنهاد است یا......در هر صورت درسته ومتاسفانه جامعه ما اینطوری شده ولی انسان عاقل باید از فکر وعقلش وقلبش هم استفاده کنه نمیدانم شاید ما درکشون نمیکنیم

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 18 مهر 1391   6:57:06 AM

با ذهن هنک شده از تو وبلاگ خانم سکوت میام......من نمیدونم چی میشد این نیاز رو این داستان رو میشد مثه بند ناف همون اول برید و انداخت دور....که اینهمه دردسر ساز نشه.....یا ما ایرونی ها و اساسا شرقی ها خیلی فیلم هندی هستیم یا این ماجرا از بیخ و بن ایراد داره.....اید آل طلبی بد نیست اما خدا  و خرما رو با هم خواستن یه کم ....نه خیلی ....ایجاد مشکل میکنه ....بقول شما طرف شوهر میکنه طرف پولدار...توپ....اما برد پیت رویاهای خانوم با این موجود کچل و خپل و گاگول خیلی فاصله داره ...اینه که با عقل مشعشعش به فکر چاره میفته که مخارج دادار دودور با اون زامبی باشه و احساسات و عواطف و رویاهای شیرین واسه جناب برد پیت.....از اونطرف بابای دختره ی ایکبیری ....ملک عذاب آقا.... حاجی بازاریه و گردن قاطری و البته تو این  وانفسا بشدت مورد نیاز اما آرام جان آقا یکی از اون مکش مرگ ماهای تیغ زن......ملقمه ای این داستان.....خدا نصیب گرگ بیابون نکنه استاد 

http://azad2011.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 17 مهر 1391   11:48:52 PM

می دونین موندم ما بنده ها  رفتیم اون دنیا چه جهنم چه بهشت اونجایم واسمون یک نواخت  بشه  وحوصلمون سر بره بعد تکلیف چیه 

yag

yaghotsaeedy

http://yaghot.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 17 مهر 1391   9:27:24 PM

همه چیز عوض شده استاد

ازدواج ئختر و پسر ها شده فقط یه راه برای فرار ردن از خونه و جواب ندادن به خانو.اده 

وقتی با این طرز فکری ازدواج صورت میگیره  همه چیز به مشگل میخوره

دیگه دوست داشتن نیست

دیگه از عشق خبری نیست

همه با هم غریبه ان

زیر یک سقف هم باشیم  بعد از چندین سال هم نمیشه طرف مقابلمون و بشناسیم

دیگه آدم ها اهل  عاشقی نیستن  اهل سرمایه گذاری شدن

ممنون از مطلبتون

آخرین مطالب


سرشت انسان و جانداران


کاندیداهای ریاست جمهور و رای دهندگان : درسی برای تمام فصول و انتخابات


اقتصاد مقاومتی


حغرافیای اقایان


همسر ایده ال !؟


اظهارات یک زن فا...؟


ازدواج از دید بزرگان


... نجابت ؟ و تحلیل ان


ثروت و دارایی


ماجرای تاسف بار هتل مهاباد: مرگ دختر جوان و اتش زدن هتل و...در این ماجرا در لینک زیر دقیق بخونید


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

178922 بازدید

121 بازدید امروز

71 بازدید دیروز

2038 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements