goohardasht.com/irpourazaddaryah
کیفیت چیست؟ : در حالت کلی عبارتست ازشاخص ها/ مشخصه ها / پارامترهای تعریف شده و قابل اندازه گیری کمی یا وصفی در یک / هر مقوله ای با حدود رواداری انها(تلرانسهای پذیرش) مانند کالا ها ی سخت افزاری / نرم افزاری / انواع خدمات / قوانین و استاندارها و بر عکس تصور و برداشت عمومی مثلن : ماشین معروف به ژیان به روز دارای کیفیت می باشد هم چنین مرسدی بنز به روز هم داری کیفیت می باشد!؟ ژیان کیفیت تعریف شده خودش را دارد و بنز مال خودش را؟ و هردو می توانند با کیفیت؟ یا بدون کیفیت باشند؟ و این مشتری است که در شرایط ازاد انتخاب می کند کدام برایش بهتر است؟ و سازگار با نیازهایش و بودجه در نظر گرفته/ پرداختی برای هزینه خرید آن وسیله نقلیه؟ البته واژه کیفیت تعابیر دیگری هم دارد که مجال پرداختن به همه انها در اینجا نمی باشد.
- شاخص های کیفیت اندازه گیری شده علمی نسبی هر جامعه در امور زندگی (دانستن جایگاه نسبی جامعه خود با سایر جوامع؟ و جایگاه نسبی خود در درون جامعه خودی؟ و جایگاه نسبی خود با سایر جوامع؟) عبارتند از: سطح نسبی رفاه؟سطح نسبی امید به زندگی؟سطح نسبی شادمانی؟ سطح نسبی اطلاعات و تحصیلات؟سطح نسبی سلامت بهداشت و ایمنی؟ سطح نسبی تورم و بیکاری؟ سطح نسبی زاد و ولد؟سطح نسبی عمر متوسط؟سطح برخورداری از یافته ها و دستاوردهای بشری؟ و... که هر کدام از چندین شاخص زیر گروه مرتبط و موثر تشکیل میشود
- این مقوله بسیار وسیع است و در اینجا نمی توان به تمام موضوعات دخیل در موضوع پرداخت اما من تلاش دارم به دو/سه مورد ان بپردازم ، توضیحات : اولن همه چیز توی این جهان نسبی است؟ ثانین همه واقعیت ها توی این جهان قابل انداره گیریست!؟(کمی؟ / وصفی؟)
1- هنر خرید و مصرف مایحتاج زندگی؟: چه چیزی با چه اولویتی /نیازی بخریم؟ چقدر بخریم؟ از کجا بخریم؟ و چه زمانی بخریم؟ چگونه مصرفش بکنیم؟ اگر به این هنرها واقف و عمل کنیم؟ یک فرد / خانواده با درآمدی500هزار تومانی در ماه می تواند معادل در امد 600-700 هزارتومانی در ماه که از این هنر بهرمند نیستند زندگی کند؟ این هنر را از کسانی که دارند یاد بگیریم!؟ تا کیفیت نسبی زندگی خودمون را ارتقاء دهیم؟
2- سرمایه داران غربی / امریکائی / برادران وطنی : برای افزودن به سرمایه ها و قدرتشون بسیار دوست دارند خانواده های فقیر جامعه؟ زاد و ولد بیشتری داشته باشند!؟ تا کارگر ارزانتر؟ / سرباز گیری راحت و کم هزینه!؟با وفور/ فراونی بیش از نیازشون متقاضی باشد تا عرضه و تقاضای بازار کار به نفع سرمایه دار باشد(بیکاری؟ تهدید به بیکاری/ اخراج؟ قدرت زیاد چانه زنی؟پرداخت حداقلی ؟ /کمتر؟و بی ارزشی؟ / کم ارزشی نسبی جان توده جامعه؟ / رقابت بیشتر بیکاران برای خدمات بیشتر به سرمایه داران و حفظ یا ارتقاء قدرت انان!؟ و نهایتن استثمار و تخریب جامعه!؟) غربی ها نوعی بالانس نسبی برای عرضه و تقاضای بازار کار به نفع نسبی سرمایه دارن ایجاد نمودند؟ و با پذیرش تعداد حساب شده مهاجر؟ از جغرافیا ی خاص و تنوع در ان بستگی به ان جامعه بین 5-15 درصد متقاضی کار بیش از نیاز جامعه را بالانس می کنند؟ تا ساختار مورد نظر جامعه خودی به هم نخورد؟ اما در جهان عقب مانده / جهان سومی ها از جمله خاورمیانه ای ها و...؟ فقط راه را برای افزایش جمعیت باز و هموار کردند! بدون اینکه برنامه ریزی برای انان وجود داشته باشد؟ یا منابعی در نظر گرفته شود؟ چون افزایش جمعیت بدین روش = فقر/ بیکاری زیاد؟ نادان ماندن قسمت زیادی از نسل جدید؟ کارگران بی ارزش؟ بی بهاء؟ کم قیمت؟ متقاضی بی چون و چرا برای لقمه ای نان؟ سربازگیری راحت و ارزان و فرمانبردار مطلق برای انجام هر خواسته سرمایه داران/ قدرتمندان!؟ ارزانی جان طبقه پائین جامعه!؟ و...!؟ در صد قابل توجهی ازخانواده هایی که از نظر مالی در طبقه پائین جامعه می باشند وقتی از یک فرزند/ حداکثر دو فرزند بیشتر داشته باشد؟ هر گز قادر نخواهند شد فرزندان خود را به کمال برسانند؟ و تعدای از انها را باید در حراج بگذارند!؟ تا برده داران/ کنیز و غلام فروشان و خریداران انها به قیمت مفت انها را خریداری/ بهره کشی / استثمار بکنند!؟
- همین دو مورد و رعایت / آگاهی از این موارد و عمل به ان قادر خواهد بود درصدی زندگی خانوار ما را با کیفیت نسبی برتری/ ارتقاء نسبی دهد؟ خردمندان خود این موارد را دانسته و عمل می کنند؟ امیدوارم به درصد و فراونی بیشتر انسانهای هنرمند و خردمند به کیفیت بهینه درزندگی جامعه ما منجر شود-شادمان سربلند بالنده و با کیفیت برترنسبی باشیم- ایرج �تا نظر شما دوستان عزیز چه باشد؟با نظرتون این مطلب را غنی فرمائید
هفته دیگر شما را با تکنیک :قانون 20/80 نمودار ساده پر ارزش و بسیار مفید / موثر و گره گشا؟ برای حل اهم مشگلات امور زندگی/کاری و تخصصی که من از سال 1350 با ان کارنموده ام و به عینیت اثرگذاری ان واقفم آشنا می کنم باشد که قدم کوچکی در یاد گیری باشد
نام علمی ان نمودار میله ای یا
Pareto/Para too باشد
با سپاس از خوندن و انعکاس نظرات بسیار مفید مکل کننده و نقد کننده تمام دوستانی که محبت شون شاملم شده و در این خصوص دو نقد بسیار مفید و درست ارزنده نسیبم شد که از دوستان مذکور کمال تشکر را دارم
1- اشکالات نوشتنی ، ویراسداری و بکار بردن علائم بی مورد تعجب و سئوال در مواردی که ضرورت ندارد ، ویا گم کردن فعل در جملات بلند ، اضافه کنم که خلاصه نویسی هم از اشکالاتم می باشد - من اصلن هنر و سواد ادبی نوشتن ندارم اما سخنران بدی نیستم و تخصصم در ارایه داشته ها و اگاهیهای اندکم در کلاسها ، جلسات اموزشی و سمینارها و ... می باشد که با چند موضوع نمایش متنی در چند جمله بحث را شفاهی ادامه میدهم و عمومن مورد توجه قرار می گیرد ، سعی خواهم نمود این اشکالتم را به حداقل برسونم
2- موسیقی متن وبلاگم :اره مناسب موضوع نیست و تمرکز را به هم می زنه(هر چند ارزش هنری خود را دارد) رهنمود مورد استقبالم می باشد و سعی میکنم مسایل فنی حذف و جایگزینی را یاد گیرم و اقدام کنم
4- از دوستانی هم که لطف و محبت و تشویقم نمودند یا تکمیلم بی نهایت سپاس گذارم
سلام
ممنون از دیدارتون از وبلاگم
مطالب تون درخور توجه بود
موفقیت هرچه بیشتررو براتون ارزو میکنم
کم کم کمیت بالا گرفت
جای ارزشهای ما را عرضه کالا گرفت
ککنون از مطالبتون
درود
مبحث های عنوان شده از طرف شما واقعا نمودار اگاهی و شناخت کامل شما در همه موارد اجتماعی هست. در باره هنر کیفیت مطلب جالبی رو قرار دادید
با اجازه منهم به متن جالبی که به موضوع شما بی ربط نیست برخوردکردم و بی مناسبت ندیدم در اینجا هم اون رو قرار بدم
....
وقتی از واژه کیفیت استفاده میشود، معمولاً محصول یا خدمتی در نظر میآید که یا انتظارات ما را برآورده میسازد یا از آنها پیش میافتد. این انتظارات بر مبنای استفاده موردنظر میباشد طبق نظر پروفسور جوران، کیفیت دارای دو مفهوم مکمل است اول... کیفیت یعنی وجود ویژگیهایی در محصول (ویژگیهای کیفی) که نیازهای مشتری را پاسخ دهد و موجب رضایت مشتری گردد. هدف، کیفیت بالاتر، ایجاد رضایت بیشتری در مشتری و انتظار درآمد بیشتر است. ایجاد ویژگیهای بیشتر و بهتر کیفیت، مستلزم سرمایهگذاری و افزایش هزینه است. لذا از این زاویه، کیفیت بالاتر هزینهبردار است، اما برای درآمد بیشتر. در اینجا کیفیت با درآمد مربوط است دوم ... کیفیت یعنی عدم عیب و خطا. عیب و خطا موجب ضایعات، تعمیرات، دوبارهکاری، محصول مرجوع، نارضایتی مشتری، شکایت، جریمه و از دست دادن مشتری میگردد و همهی اینها هزینهآور هستند. بدین ترتیب، کیفیت بالاتر حاوی عیب و خطای کمتر و لذا هزینهی کمتر است. در اینجا کیفیت با هزینه مربوط است دکتر ادوارد دمینگ در کتاب خروج از بحران خود اینچنین از کیفیت صحبت میکند کیفیت فقط میتواند براساس عوامل آن تعیین گردد. چه کسی قاضی کیفیت است؟ یک کارگر خط تولید فکر میکند هنگامی تولید کیفیت میکند که بتواند کارش را انجام دهد. سطح پایین کیفیت بهنظر او از دست دادن سرمایه و حتا شغل میباشد. کیفیت سطح بالا نیز بهنظر او حفظ سرمایهی سازمان است دمینگ تا آنجا پیش میرود که، ادعا میکند کیفیت معیارهای متفاوتی دارد و این معیارها دائما در حال تغییر هستند. افراد مختلف، به معیارهای مختلف، بهطور متفاوتی ارزش میگذارند و به همین علت، اندازهگیری اولویتهای مشتری و بازنگری ادواری این اندازهگیریها برای موفقیت در رقابت بسیار مهم است کاراورا ایشی کاوا کیفیت را اینگونه تعریف میکند: کیفیت عبارت است از مدیریتی که در آن
اهداف بلندمدت سازمان به صورت اهداف کیفیتی تعریف شودتضمین کیفیت از محصول و تولیدگرایی به مشتریگرایی سوق داده شودارتباطات تمامی کارکنان با همدیگر همانند ارتباطشان با مشتری باشد و همدیگر را رقیب و حریف قلمداد نکنند مدیریت کارا و منظم در سازمان حاکم باشد در کلام آخر کیفیت عبارت است از
مطلب شما بسیار آموزنده و آگاه کننده بود
منتظر مطالب بعدی شما میمانم
کاندیداهای ریاست جمهور و رای دهندگان : درسی برای تمام فصول و انتخابات
ماجرای تاسف بار هتل مهاباد: مرگ دختر جوان و اتش زدن هتل و...در این ماجرا در لینک زیر دقیق بخونید
178351 بازدید
202 بازدید امروز
375 بازدید دیروز
2271 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian